۱۳۸۷ فروردین ۱۰, شنبه

۱۳۸۶ اسفند ۲۹, چهارشنبه

نوروز در بلخ

نوروز آمد دوران ملالت به سر آمــــد
صد شکر که شادی به سلا مت ز در آمـد
آن آرزوی دوره شيرين جـــــوانی
در چهره ی نوروز کنون جلوه گر آمــد
آن نقش فريبنده که دل منتظــــرش بود
از پرده ی پنهان طبيعت به در آمــــد
صد شکر که از تابش خورشيد بهـــاران
بر خيمه سرمای زمستان شرر آمـــد
شد زاغ سيه در به در از باغ و هم اکنـون
بر شاخه ی گل، بلبلِ شيرين خبر آمـــد
آن مرغ سفر کرده ز بيداد زمستــــان
با گردش ايّام، کنون از سفر آمـــــد
لبخند زند غنچه به سوی چمن امـــروز
تا بلبلِ بيدل به بَرَش نغمه گر آمـ­­­ــــد